صداهایی از چرنوبیل: تاریخ شفاهی یک فاجعهی اتمی
سوتلانا آلکسیویچ( -1948)، نویسنده و روزنامهنگار بلاروسی برنده نوبل ادبیات 2015 است.
زمانی که نام وی به عنوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۵ اعلام شد، خیلیها تعجب کردند. این نخستینبار بود که جایزه به یک «ناداستاننویس» میرسید.
«صداهایی از چرنوبیل» نمونه خوبی است از مستندنگاری برای ثبت وقایعی که ابعادی بزرگ، انسانی و مهیب دارند.
آلکسیویچ با زبانی موجز و توصیفاتی دقیق و به اندازه، قدرت انحصاری زمان را میشکند. دست خوانندگانش را میگیرد و از لحظه حال، از موقعیتی امن، به سالهای دور و به فاجعهای بزرگ میبرد. آنقدر که اگر خوانندهاش در سکوت خانهای گرم و امن روی صندلی راحتی نشسته باشد ناگهان خود را لابهلای تشعشعات اتمیِ چرنوبیلِ سیسال پیش میبیند. جایی که راویانش قرار است از حسهای عمیق انسانیای بگویند که از سر گذراندهاند، از همه آن رنجها و دلیریها.
این روایت، ناگزیر توصیفهای دلخراشی از واقعه دارد.
در بخشی از کتاب به نقل از نادِژدا پتروونا ویگوفسکایا، مهاجر از شهر پریپیات میخوانیم:
«حادثه جمعه شب اتفاق افتاد. صبح هیچکس از هیچ چیز خبر نداشت. من پسرم را به مدرسه فرستادم. شوهرم به سلمانی رفت. خودم مشغول درست کردن ناهار شدم. شوهرم خیلی زود برگشت… برگشت و گفت: «یکچیزی شبیه به آتشسوزی در نیروگاه اتفاق افتاده. دستور: رادیو خاموش نشود.» این یک آتشسوزی معمولی نبود، بلکه چیزی بود شبیه به تابش نور. زیبا بود. در سینما هم چیزی مشابه آن ندیده بودم. آن شب همه در بالکنها جمع شده بودند. هرکس بالکن نداشت، میرفت به خانة دوستانش. خانه ما طبقه نهم بود و دید عالی داشتیم. فاصلهی مستقیممان سه کیلومتری میشد. بچهها را بیرون میآوردند و روی دست میگرفتند: «نگاه کن! یادت بماند!» و اینها همه کسانی بودند که در راکتور کار میکردند: مهندسان، کارگران… معلمان فیزیک هم بودند… در غباری سیاه میایستادند… حرف میزدند… نفس میکشیدند… تماشا میکردند… بعضیها از فاصلههای چنددهکیلومتری با ماشین و دوچرخه میآمدند که تماشا کنند. ما نمیدانستیم مرگ ممکن استاینقدر زیبا باشد. من تمام شب نخوابیدم. ساعت هشت صبح نظامیانی با ماسکهای ضدگاز در خیابانها در حرکت بودند. هنگامی که سربازان و ادوات جنگی را در خیابانها دیدیم، نترسیدیم، بلکه برعکس، آرامش پیدا کردیم. حالا که ارتش به کمکمان آمده، همه چیز درست خواهد شد. ما هنوز درکی از آن نداشتیم که اتم صلحآمیز هم میتواند مرگبار باشد و از این که انسان در برابر قوانین فیزیک ناتوان است».
http://taaghche.ir
(oral history)وبلاگ تخصصی تاریخ شفاهی...
ما را در سایت (oral history)وبلاگ تخصصی تاریخ شفاهی دنبال می کنید
برچسب : صداهایی از چرنوبیل,صداهایی از ورای تاریکی,صداهایی از دل سکوت,صداهایی از طبیعت,صداهای ازار دهنده,صداهای آزار دهنده,دانلود صداهایی از دل سکوت,صداهای ازاردهنده کدامند,دانلود صداهایی از طبیعت,کتاب صداهایی از دل سکوت, نویسنده : mazaria بازدید : 405 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:58