مسجد گوهرشاد زير چكمه‌ یک قزاق‌

ساخت وبلاگ
مسجد گوهرشاد زير چكمه‌ یک قزاق‌
✍ آذری خاکستر

▪️پنجشنبه، 19 تيرماه 1314شيخ محمدتقی بهلول در ميان صحن مسجد گوهرشاد لحظه‌های قيام را ترسيم می‌كرد و آزرده از زور و تزوير حكومت می‌گفت و برفراز منبر صاحب‌الزمان از شرايط روزگار غوغا می‌كرد «وظيفه ما اين است كه كمرها را محكم بسته و دست از جان شسته برای جهاد دينی حاضر شويم و بكوشيم تا آيت‌الله العظمی قمی را از زندان تهران نجات دهيم ... ».
▫️خبر شروع قيام به سرعت در شهر و حوالی دوردست پيچيد، دسته دسته مردم برای پشتيبانی از راه رسيدند، صدای يا علی‌گويان زائران از پائين خيابان شنيده می‌شد. سيل جمعيت سرازير به سمت حرم مطهر و مسجد بود.
▪️همين كه آفتاب از زمين و ديوارها برطرف شد و صحن را سايه گرفت چنان جمعيتی به صحن آمدند كه جای خالی نماند، صحن كهنه و حجره‌ها و غرفه‌های اطراف صحن حتی پشت بام‌ها از مرد و زن پر شده بود.
▫️شهر مشهد در التهاب يك قيام بود، مردم هيجان‌زده اخبار متحصنين در مسجد را نجوا می‌كردند.
 مطبوعی و پاكروان سراسيمه به دنبال پايان دادن به غائله بودند. وقتی تلگرافی به تهران مخابره می‌شود با مضمون «بهلول نامی در مسجد گوهرشاد برضد حكومت قيام كرده تكليف چيست؟»
 تنها سه جمله سرنوشت اين قيام مشخص كرد «بهلول كيست؟ مسجد چيست؟ آتش بار ...».
▪️عقربه‌های ساعت نيمه‌های شب را نشان می‌داد، شهر در سكوت محض و گيج مبهوت از غرش بی‌امان گلوله‌های بی‌هدف، در انتظار سحر بود.
كوچه‌های ماتم گرفته و كبود از ناامنی روزگاری غريب حكايت می‌كرد.
مسجد مالامال از جمعيت بود. زائرانی كه گردآمده بودند تا تكبيرگويان اعتراضشان را به رضاخان اعلام كنند.
▫️ هوای دم گرفته 21تيرماه 1314، خون جاری شده از مجروحان مسجد را تشديد می‌كرد. قزاق‌ها بزن بهادرهای معركه بودند، صدای آه و ناله مسجديان در شهر پيچيده بود و گلدسته‌های حرم مظلومانه نظاره‌گر درنده خويی قزاق بودند ... .
▪️در گوشه‌ای از مسجد صدای ضجه و ناله عده‌ای از بانوان كه دوشادوش مردان حضور داشتند فضا را ملتهب كرده بود
✔️يك عده زنان داغديده
پيراهن صبر را دريده
✔️با مسجديان شده هم آواز
پس گريه و ناله كرده آغاز....
▫️طلوع خورشيد به آرامی گنبد و گلدسته‌های حرم را نوازش می‌داد، سكوت مطلق شهر را فرا گرفته بود و از نقاره‌چی‌ها خبری نبود. دسته دسته نظاميان همچون سپاهی پيروز پيكرهای نيمه جان و اجساد بازمانده از قيام را سوار بر كاميون‌ها می‌كردند.
▪️بوی باروت و خون فضای مسجد را فرا گرفته بود، آتش بارها از غرش افتاده بودند و به قول نظمیه چی ها غائله مسجد خاتمه یافت...
چند روز بعد به پاس اين جنايت عده‌ای نشان گرفتند و جمعی تبعيد يا درچوبه‌های دار راز قيام مسجد را برای هميشه مختوم كردند.
▫️هنوز هم بعد از گذشت 82سال نشانی از شهدای گمنام قيام مسجد گوهرشاد وجود ندارد ولی تمام آنچه برمتحصنين مسجد گذشته بود برای هميشه در تقويم و تاريخ ماندگار شد ...

شبیخونی به آزادیخواهی؛ تعبیر «بهار» از قیام گوهرشاد/ نفرت مردم از پوشیدن کلاه فرنگی به مثابه کلاه کفر

+ نوشته شده توسط غلامرضا آذری خاکستر در چهارشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۹۶ و ساعت 7:38 |
(oral history)وبلاگ تخصصی تاریخ شفاهی...
ما را در سایت (oral history)وبلاگ تخصصی تاریخ شفاهی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mazaria بازدید : 338 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 3:28